- مشخصات كتاب
- پيشگفتار
- بررسي مقايسهاي جوامع
- حكومت ديني و مردم
- پاورقي
ميان رأس هرم و قاعده ي هرم واسطه هاي نزول مواهب يا قهر حكومت!! وجود دارند كه در برابر رأس هرم جبون!، خاضع و مطيع و در برابر قاعده هرم خشن!، سخت گير! و پر از جلال و جبروت! ظاهر مي شدند.3- توده ي مردم در هرم نابرابر حكومت ديني، موجوداتي حقير و بي معني!! هستند كه فقط بايد گوشي براي شنيدن فرامين رأس هرم و زباني براي بله قربان گفتن و اعضايي براي اطاعت كردن بي چون و چرا داشته باشند، نه حق اعتراض دارند و نه اجازه ي تخلف و در يك كلمه همانند نظامهاي سلطنتي اسير چنگال قهرآميز رأس هرم و فرستادگان اويند و بس...4- در جامعه هاي هرمي مردم نه در «قانون گزاري» دخالت دارند و نه در «انتخاب كارگزاران» و نه در «شيوه ي اجرا». بايد به هرآنچه نيروهاي فرازميني برايشان تصويب كرده اند گردن نهد و هر رئيس و مدير و رهبري را كه براي او تراشيدند بپذيرند و هر گونه كه او عمل كرد، دم بر نياورند.5- همچنين معتقدند جامعه رشد يافته اي كه به مدنيت واقعي رسيده باشد [ صفحه 309] براي اصلاح امور خود هرگز در «انتظار ظهور ابر انسانها»يي كه در آينده ظهور خواهند كرد!!! و يا گنجهايي كه بايد از دل زمين يا كوره هاي تاريخ بيرون كشيد!!! نخواهد نشست بلكه با چينش دوباره ي همين انسانها و همين گروههايي كه وجود دارند مي توان هدف فوق را محقق كرد. [2] .اين چهره اي است كه از حكومت ديني و از جمله از حكومت حضرت بقية الله الاعظم (عج) در ذهن و انديشه ي اين قبيل افراد نقش بسته است. براي روشن شدن مدنيت اسلامي در دولت كريمه حضرت بقية الله الاعظم